مثل همیشه می آید سر کلاس درسو تکلیفش را می دهد و می رود گویی امروز با دیروز هیچ فرقی ندارد
خب خدارو شکر خوب بهانه هایی هم دارد: به من پول می دهند بیایم فلان چیز را درس بدهم همین، درس عقب است و....
نه خیر؛ پول می دهند بیایی به بچه های مردم درس زندگی را بیاموزی، درس عشق را، درس ایثار را، درس عاشورا را و.....
تکالیف به جای کم شدن گاهی اوقات زیاد هم می شود ک نتوانی همان 2 ساعت هیئتت را هم بروی، ننوشتن تکلیف به بهان هیئت نیز بهانه ای بیش نیس!
معلمی شغل انبایست؛ درود بر معلمی درس های محرمش با درس های قبل و بعدش فرقی جز لباس مشکی نیز داشته باشد
----------------------------------------------------------------------
پ.ن1: صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پرگشودن پرستو شدن
پ.ن2: سوء تفاهم نشه ک همه چیزو با هم قاطی کنیم و درس رو وللش و فقط هیئت و..... هیچ وقت گرفتار افراط و تفریط نشویم