تامل، تحمل 3
جمعه, ۳۰ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۰۰ ق.ظ
شتلق... جوری می زند که گوشت تا نیم ساعت زنگ می زند؛ همان لحظه به احترام بزرگتریش راهت رو می کشی و می ری و با ودت عهد می بندی دیگه اسمشو نبری. به خانه که می رسی شماره اش را پاک می کنی و دوتا بارش می کنی. امروز اعلامیه ترحیم جوانی ناکام توجهت را جلب می کندو خودش است همان که دو سال قبل خوابوند تو گوشت. به قصه آن تو گوشی فک می کنی. آن روز به یه پیرمرد حرف تندی زدی و توهین کردی چون باهات اختلاف نظر داشت رفیقت هم نه گذاشت و نه برداشت؛ شتلق... می بینی آن روز حق داشته اما رفیقت دیگر نیست که بهش بگویی حق داشت...
-------------------------------------------------------------------
پ.ن1: همیشه طوری برخورد کن که شاید دیگه طرفتو نبینی. حالا یا تو یا طرف...
پ.ن2: ر.ک پی نوشت 2 پست قبلی