کـــوتــــــ....ـــاه نامه

نوشته هایی از دل و چون عمر، کوتاه

کـــوتــــــ....ـــاه نامه

نوشته هایی از دل و چون عمر، کوتاه

کـــوتــــــ....ـــاه نامه را می توان دوجور معنا کرد:

معنی اول کوتاه نامه است به معنی نامه ای که متن آن کوتاه است. معنی دوم کوت آه نامه است که به معنی انباشته کردن و توده آه نامه هاست

کــوتــــ....ـــاه نامه هم کوتاه نامه است هم کوت آه نامه



آخرین نامه ها
آخرین پاسخنامه ها
فرستندگان
عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

دلم هوای حرم کرده است می دانی؟

دلم هوای دورکعت نماز بالا سر


و اما راز.....

اگ یه سری شروط رو عملی کنم ان شاء الله حرم ارباب همتون رو دعا می کنم....


دعا کنین بتونم از عهده شرط بربیام دعا کنییییین...

  • سید عماد

شیر تو شیر!

۱۸
آبان

تا حالا شده دوست یکی از دوستاتون(از اقلام دوست) دشمن یکی دیگه از دوستاتون(از اقلام دشمن) باشه؟


الان فاز من نسبت به این بنده خدا چیه؟؟


یا خدا خودت کمک کن....!

  • سید عماد

زهر ماری!

۱۷
آبان

روزی عالم بزرگ شهر مجلس روضه بر پا کرده بود و تمام شاگردان و مردم شهر را خبر کرده بود

قبل از شروع مراسم سراغ مداح رفت و گفت: این مجلس امام حسینه . حق نداری وسط روضه امروزت حرف بی سند ولی سوز دار و تحریفات اشک بیار و خلاصه «زهر ماری» قاطی کنی!

مداح می گه: مجلس رو شما بر پا کردی حرفم حرف شماست ولی بدون «زهر ماری» که مردم اشک نمی ریزن و نمی شه روضه خوند!

هر چی مداح اصرار می کنه عالم قبول نمی کنه و دست آخر مداح قبول می کنه «زهر ماری» قاطی روضش نکنه!

مداح میره بالا و طبق قولش شروع می کنه به روضه بدون «زهر ماری» خوندن

بعد چند دقیقه عالم می بینه که همه مردم زل زدن به مداح و دریغ از یک قطره اشک! عالم با خودش فکر می کنه الان شاگردان و مریدانش فکر کنن به خاطر نیت ناخالص عالم روضه گرم نمی شه و الانه که آبروی چندین سالش از بین بره!

به خاطر همین آروم به مداح اشاره می کنه و میگه :یه ذره از اون «زهره ماری» ها قاطیش کن!

مداحم که منتظر همین بوده شروع می کنه به خوندن یه روضه پر «زهر ماری» و پر اشک

و مردم هم از جون و دل حسابی گریه می کنن!!!

________________________________________________________________________

1- امسال چقدر زهر ماری به خوردمون دادن؟

2-چقدر از اشکا مون به خاطر زهر ماری بود؟

3- التماس دعا!


  • عمار
یه سری هستن رفیق دزدن و شریک قافله!
 یعنی آرزوی ................ برای این یه سری دارم!
__________________________________________________
پ.ن.:
1- بگذریم که مخاطب این مطلب کیه!
2-« اعصابم امشب بدجور(از دست یه سری ) خورده، دعا کنید تو هیئت خودمو بسازم»!!!!!

  • عمار

مجلس هشتم

۱۱
آبان

مجلس هشتم


سابقه یک چیز را تو خوب میدانی ،چرا که از یک سو بر میگردد به جد پدری ات –عروه بن مسعود ثقفی-که شبیه ترین مردم به عیسی بن مریم بود و از سادات اربعه صدر اسلام.واز سوی دیگر به مادرت –میمونه –دختر ابی سفیان و مادر بزرگت –دختر ابی العاص بن امیه –و آن این که دشمن به علی اکبرت ،به پاره جگرت ،طمع بسیار داشت .

یک سوی ماجرا ،خود علی اکبر بودکه فی نفسه طمع بر انگیز بود.جلال و جبروتش ،جمال و وجاهتش ،استواری و صلابتش ،خلق و خوی محمد ی اش و همه صفات بی نظیرش.و سوی دیگر ماجرا که راه را برای طمع باز میکردو جرات و بهانه بیان این طمع می شد،همین نسب مادری بود،اتصال خونی تو به بنی امیه و قبیله ثقف.

من که این قصه یادم بود ،وقتی دشمن در کربلا برای علی اکبر امان آورد ،زیاد تعجب نکردم .دشمن گمان می برد که دو نفر را اگر از سپاه امام جدا کند ،کمر امام می شکند،یکی عباس بن علی و دیگر علی بن الحسین .


سپاه امام ،همه گوهر بودند،همه عزیز بودند،همه نور چشم خداوند بودند،اما گمان دشمن این بود که امام با این دو بال است که پرواز میکند و جولان میدهد.و به این هردو بال ،پیشنهاد امان نامه کرد.خواست این دو بال را پیش از وقوع جنگ از امام جدا کندو امام را بی بال در زمین کربلا.........وچه گمان باطلی!

_______________________________________________________________________

پ.ن.:

1- متن یک قسمت کوتاه است از کتاب پدر عشق و پسر اثر سید مهدی سجاعی که پیشنهاد می کنم حتما این کتاب رو بخونید

2-..............

  • عمار

مجلس هفتم

۱۰
آبان

مجلس هفتم


اگرچه سینه را غم می خراشد                     مرا با حرمله حرفی نباشد 


اگر چه تا قیامت اشک بارم                          ولی تنها سخن با تیر دارم 


چرا ای تیر بر حنجر نشستی ؟                     نشستی از چه رو تا پر نشستی؟!


چرا ای تیر این کار از تو سر زد                      که بر جان همه عالم شرر زد ؟؟


جوابی داد و بر درد من افـــــزود                    بگفتا : " آن گلو ، بوسیدنی بود ."

_______________________________________________________________

1- بابت تاخیر شرمنده دسترسی به رایانه نبود

2-مطلب برای این مجلس زیاد بود ولی فرصت دسته بندیش رو هنوز پیدا نکردم انشالله فردا یا پس فردا «متمم!» این مجلس رو میفرستم

3-این شبای آخر حتما حتما حتما همدیگر رو دعا کنیم

  • عمار

منزل ششم

۰۹
آبان

منزل ششم

 

در مقاتل سن قاسم بن الحسن(ع) را 13 تا15 سال نقل کرده اند

در توصیف قد و بالای آن حضرت همین بس که وقتی شمشیر را بر کمر ایشان بسته بودند سر شمشیر روی زمین کشیده می شد 

ولی با این حال ایشان چنان جنگی می کنند که از یک نوجوان 15 ساله انتظاز نمی رود

چنان فکر می کنند که از یک نوجوان 15 ساله انتطار نمی رود

چنان مشتاق شهادت هستند که..............

و غیر از این از فرزند حسن بن علی(ع)  نمی توان انتطار داشت

نوجوانی از طایفه بنی هاشم که درایت و شجاعت و جنگ آوری را از پدرش به ارث برده

نوجوانی که جا دارد الگو و سر لوحه تمام جوانان عالم در همه تاریخ قرار گیرد


سلام بر قاسم بن الحسن (ع) جوان ترین جنگاور دشت کربلا

___________________________________________________________

1- در مورد این حضرت تحریفاتی وارد شده از قبیل اینکه می گویند« آن حضرت در کربلا به دامادی امام درآمد» و از این رو در مراسم عزا ایشان هجله عروسی به راه می اندازند . استاد مطهری به این تحریفات مفصلا در کتاب حماسه حسینی پاسخ داده اند

2-در مورد میدان رفتن و مسائل مربوط به مبارزه آن حضرت نقل های مختلفی در مقاتل آمده که بد نیست دوستان نگاهی به مقتل بیاندازند

 3- تو این شب های آخر دهه ما رو هم فراموش نکنید . التماس دعا

  • عمار

مجلس پنجم

۰۸
آبان

مجلس پنجم


عبد الله 11 ساله حسن رفت تا نگذارد بهانه ای برای اهل تاریخ باقی بماند

چه بهانه ای می توان آورد در برابر کودکی کم سن و سال که از دست عمه فرار می کند و با دست خالی به نبرد دشمن می رود؟

مگر باز هم می توان از سن کم و کمبود امکانات و اطرافیان سخن گفت؟ این بار خود بهانه ها شرمسارند

و این تنها هنر عبد الله است و هیچ کس دیگری از انجامش بر نمی آید

مثل عباس بی دست، مثل علی اصغر در آغوش امام ، و مثل برادرش قاسم امانت امام حسن ..........


سلام بر عبدلله بن حسن(ع) آخرین یار شهید کربلا

_________________________________________________________________

1-دو بیت شعر از هیت میثاق با شهدا

آخر شدم، رزمنده سپاه تو                    دست منم، قلم شده تو راه تو

دست منم جدا شده مث عمو                  منم میگم والله ان قطعتموا

2- نمی دونم چرا روضه خون ها به این قسمت روضه حضرت عبدلله اشاره نمی کنن شاید احساس می کنن مردم طاقتش رو ندارند 

در همین اندازه بگم حرمله ملعون فقط گلوی حضرت علی اصغر رو ندرید(برید تو مقاتل بخونید)

3- التماس دعای شدید

  • عمار

مجلس چهارم

۰۷
آبان

مجلس چهارم


چندی پیش مقتل را که می خواندم به تناقض عجیبی رسیدم!

میون عرب قدیم رسم بود وقتی پسر به جنگ می رفت و کشته(شهید) می شد مادرش میومد کنار میدون و صورت می خراشید و عزاداری پسرش رو می کرد

تقریبا تو اکثر مقاتل گفتن «لیلا» مادر حضرت علی اکبر(به هر دلیلی) تو کربلا نبوده

تناقض اینجا شروع می شه که می گن وقتی پیکر ارباً اربا حضرت علی اکبر رو میارن سمت خیمه گاه همه زنان حرم  از جمله عمه جانشان «زینب»(س) شروع به شیون و زاری می کنن طوری که دشمن نمی فهمه کدوم مادر واقعیه حضرت علی اکبره

اما وقتی جوونای حضرت «زینب» رو بر می گر دونن تقریبا هیچ کدوم از زنای حرم  به خصوص حضرت «زینب» از خیمه بیرون نمیان و زاری نمی کنن!


این در حالیه که مادر حضرت علی اکبر تو کربلا نبوده و مادر این دو آقا زاده پیام آور و یکی از قهرمانان کر بلا بوده!( شاید برای همین حضرت زینب قهرمان کربلا شد!)


سلام بر آقا زادگان زینب (س) که در راه خدا قربانی شدند

  • عمار

مجلس سوم

۰۶
آبان

مجلس سوم


از محرم سال61 فاصله زیادی تا محرم سال1436 نیست

هنوز هم در خرابه های شام غوغایی بر پاست......

هنوز هم صدای گریه یتیمان در ک.چه های شهر پیچیده است.......

 وهنوز هم حرم «آل الله» را محاصره کرده اند

اما امروز گرگ ها به جای تیغ و نیزه ،موشک و خمپاه به دست گرفته اند

ولی امروز دیگر نمی گذاریم تا خاندان خدا را به اسارت ببرند

امروز ما حبیب و زهیر و مسلم بانو شده ایم تا مانع جسارت یزیدیان بشویم

امروز نوبت این سیل جوانان عباسی است

امروز نوبت ماست .......امروز زمان به میدان آمدن است بسم الله


السلام علیک یا ریحانه الحسین

  • عمار