خوشحالی گذرا

وقتی اولین بار بهم گفتن آقا خوشحال شدم

وقتی اولین بار می خواستم برم زنونه گفتن یاالله خوشحال شدم

وقتی اولین بار یه کاری رو بم سپردن خوشحال شدم

وقتی اولین بار مسئولیت پسرشان را برای چند ساعت به من سپردند خوشحال شدم

وقتی اولین بار بنزین ماشین را پر کردم و از ماشین پیاده نشدند خوشحال شدم

وقتی اولین بار پشت تلفن به جای این که با مامانم اشتباهم بگیرند با بابایم اشتباهم گرفتند خوشحال شدم

وقتی اولین بار برایم تولد نگرفتند خوشحال شدم

وقتی اولین بار آقای پیک بنده رو آدم حساب کرد و امضایم را گرفت خوشحال شدم

وقتی اولین بار تو صف ون یکی گفت این آقا جلوی منه خوشحال شدم

وقتی اولین بار رفتم بیت و مرا گشتن خوشحال شدم

وقتی اولین بار تو هواپیما به من اسباب بازی ندادن خوشحال شدم

و امروز وقتی فهمیدم اولین بار لینک شدیم خوشحال شدم

تنها علت خوشحالی هایم این بود که احساس کردم دارم بزرگ می شوم و دارم مرد می شوم. غافل از آن که مرد شدن و بزرگ شدن به این چیز ها و قد بلند کردن نیست...

به همین دلیل بود که خوشحالی ها  بیشتر از چند دقیقه طول نکشید