کـــوتــــــ....ـــاه نامه

نوشته هایی از دل و چون عمر، کوتاه

کـــوتــــــ....ـــاه نامه

نوشته هایی از دل و چون عمر، کوتاه

کـــوتــــــ....ـــاه نامه را می توان دوجور معنا کرد:

معنی اول کوتاه نامه است به معنی نامه ای که متن آن کوتاه است. معنی دوم کوت آه نامه است که به معنی انباشته کردن و توده آه نامه هاست

کــوتــــ....ـــاه نامه هم کوتاه نامه است هم کوت آه نامه



آخرین نامه ها
آخرین پاسخنامه ها
فرستندگان
عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

۵۸ مطلب توسط «عمار» ثبت شده است

بسم رب الحســین

 روایت حضرت علی اصغر (ع)

خویش را از دل گهواره می اندازد ماه               

                    تا نماند به زمین حرف ابا عبدالله

آیه آیه رجز گریه تلاوت میکرد                       

                 با همان گریه ی خود غسل شهادت میکرد

گاه در معرکه آن کار دگر باید کرد                  

                 گریه برنده تر از تیغ عمل خواهد کرد

عمق این مرثیه را مشک و علم می دانند                    

                            داستان را همه ی اهل حرم میدانند

  • عمار

روایت ششم

۲۷
مهر

بسم رب الحســین

 روایت حضرت قاسم (ع)

( حاجی نوری ) می‏گوید در همان گرما گرم روز عاشورا که‏ می‏دانید مجال نماز خواندن هم نبود و امام نماز خوف خواند ، ولی گفته‏ اند در همان وقت‏ امام فرمود حجله عروسی راه بیندازید ، من می ‏خواهم عروسی قاسم با یکی از دخترهایم را در اینجا ، لااقل شبیه آن هم که شده ببینم ، من آرزو دارم ، آرزو را که نمی‏شود به گور برد ! 
شما را بخدا ببینید چه حرفهائی را به فردی چون حسین بن علی نسبت می‏دهند

  • عمار

بسم رب الحســین

 روایت حضرت عبدالله (ع)

اگرچه آخرین یار عمویی                    ولی نزد خدا با آبرویی

دوباره حرمله می آید از راه           دوباره روضه ی تیر و گلویی

  • عمار

بسم رب الحســین

 روایت طفلان حضرت زینب(س)


دوباره در دل من خیمه‌ی عزا نزنید

  • عمار

روایت سوم

۲۴
مهر

بسم رب الحســین

 روایت حضرت رقیه(س)

  با چشم اشک بار علیکنّ بالفرار                
                            با قلب داغ دار علیکنّ بالفرار

  • عمار

روایت دوم

۲۳
مهر

بسم رب الحســین

 روایت حضرت حر

هر انسانی را لیله القدری هست که در آن ناگزیر از انتخاب می شود و حُر رانیز شب قدری اینچنین پیش آمد ... «عمربن سعد » را نیز ... من و تو را هم پیش خواهد آمد .اگر باب یا لیتنی کنت معکم هنوز گشوده است، چرا آن باب دیگر باز نباشد که : لعن الله امه سمعت بذلک فرضیت به

  • عمار

روایت اول

۲۲
مهر

بسم رب الحســین

 روایت حضرت مسلم

سلام بر روى خداوند

عاشورا اگر این «تصمیم ات را بگیر» را نداشت، خیلى خوب بود.

هر چقدر که مى خواستند ما گریه مى کردیم و به سر و سینه مى زدیم. ضجّه وفغان واندوه. ولى موضوع این است که از همان صبح عاشورا که خورشید در مى آید، همه ذرات دور و بر آدم داد مى زنند: «تصمیم ات را بگیر».

  • عمار

بسم رب الحســین

پیش روایت

بعد از این چند ماه سر درگمی و روز مرگی تصمیم گرفتم برگردم سراغ قلمم(که تقریبا داره خشک میشه) و به اندازه ی ده صفحه از سرم کار بکشم، کاری که واقعا ارزشش را داشته باشد.

تصمیم گرفتم اگر روزیم باشد یک روایت ده قسمتی برای امسال انجام بدهم.

کارها هر چقدر هم مهم باشند مهم تر از خدمت به حضرت عشق که نیستند.

به نظرم یه دو هفته برگشتن از مرخصی اونم به صورت ساعتی برایم مفید باشد.

امیدوارم برای بقیه هم مفید باشد (حتی به اندازه یک کلمه برای یک نفر)

  • عمار
کتاب نخون!
اگه خوندی به مطالعه علاقه مند نشو!
اگه شدی کتاب نخر!
اگه خریدی به کسی نشون نده!
اگه نشون دادی بهش قرض نده!
اگر قرض دادی منتظر پس گرفتنش نباش!!!!!!
اگر منتطر شدی باش  !!!!!!!!!!
  • ۲ نظر
  • ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۳۰
  • عمار

کوه مشکلات

۲۹
فروردين
یک شب پیر مرد فقیری دست به دعا شد که: خدایا این چه زندگی است؟ چرا باید من این قدر مشکل داشته باشم ؟
پیر مرد همین طور که مشغول گله و شکایت بود خوابش برد. صبح که از خواب بیدار شد دید فرشته ای در مقابلش ایستاده
وقتی علت آمدن فرشته را پرسید به او گفت: دیشب خیلی از مشکلات زندگی ات شکایت کردی. خداوند مرا فرستاده تا به مشکلات تو رسیدگی کنم
فرشته به پیر مرد گفت که همه مردم شهر را در میدان بزرگ جمع کند.  بعد به مردم شهر گفت: من فرشته رسیدگی به مشکلات شما هستم
مشکلاتتان را بیاورید و وسط میدان شهر بگذارید.
چند دقیقه بعد میدان پر بود از مشکلات بزرگ و کوچک.از بیماری و تنهایی گرفته تا فقر و گرسنگی. پیر مرد هم با خوش حالی رفت و فقرش را گذاشت کنار کوه مشکلات دیگران.
فرشته گفت:حال هر یک از شما جلو بیایید و یک مشکل را به انتخاب خودتان بردارید. درمیدان همهمه ای بر پا شد. مردم نمی دانستند کدام را انتخاب کنند؟
فقر بهتر بود یا بیماری؟ پیر مرد اول از همه جلو رفت فقرش را برداشت و گفت: من از میان اینهمه مشکل خودم را بر می دارم  زیرا در طول این سالها با آن زندگی کرده ام و بهتر می توانم با آن کنار بیایم. بقیه مردم هم به نوبت جلو آمدند ، مشکل خودشان را برداشتند و راضی تر از همیشه به خانه هایشان رفتند.
___________________________________________________________
1- خدا یا شکرت به خاطر مشکلاتم!
2-یکی از دوستانم مشکل بیماری داره التماس دعا!
3-.......
  • ۰ نظر
  • ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۴۴
  • عمار